گاهشماری اوستایی نو یکی گاهشماریهای رایج در ایران پیش از اسلام بود که جایگزین گاهشماری اوستایی کهن شد. به گفتهٔ اکثر محققان این گاهشماری در زمان هخامنشیان رایج شد و آن را متأثر از گاهشماری مصری میدانند. تاریخ رواج آن را ۴۴۱ پیش از میلاد در دوران اردشیر درازدست میدانند [۱] بنا به قرائن این گاهشماری در دوران اشکانیان هم متداول بود. اما بیشترین اطلاعات پیرامون آن از عهد ساسانی به بعد است.
در زمان ساسانیان این گاهشماری به دو گونهٔ
- گاهشماری عرفی یا سیار
- گاهشماری بهیزکی
مرسوم بود.
گاهشماری سیار
گاهشماری سیار یا گاهشماری عرفی یا گاهشماری شمسی ناقصه مختص توده بودی. در این گاهشماری سال متشکل از ۱۲ ماه سیروزه و پنج روز اضافه بود. به این پنج روز اضافه اندرگاه میگفتند. در منابع دوران اسلامی نام این پنج روز به صورت خمسهٔ مسترقه یا پنجهٔ دزدیده هم آمدهاست. یعنی سال ۳۶۵ روز میداشت و کسر تقریباً معادل یکچهارم روز به حساب نمیآمد. از این رو این گاهشماری هر چهارسال یک روز عقب میافتاد به این معنا که مثلاً ۱ دی گاهشماری سیار معادل با ۳۰ آذر «واقعی» میشد و با گذشت زمان ۱ دی اسمی سیر قهقرایی میداشت: ۲۹ آذر «واقعی» ۲۸ آذر واقعی و الخ. پنج روز اندرگاه لزوماً در پایان سال نمیآمد بلکه با پنج روز اندرگاه در گاهشماری وهیزکی تطبیق میشد که به جای خود خواهد آمد. نام و ترتیب ماهها به قرار زیر بود.
اوستایی | پهلوی | فارسی دری |
---|---|---|
فْرَوَشی | فْرَوَهْر | فروردین |
اَشا-وَهیشتَ | ارتَ-وَهیشتَ | اردیبهشت |
هَئوروَتات | خردات | خرداد |
تیشْتْریه | تیشْتَر | تیر |
اَمِرِتات | اَمُردات | اَمرداد |
خْشَتْرَ-وَئیریه | شَتْریوَر | شهریور |
میثْرَ | مهر-میتْرْ | مهر |
اَپَم | آبان | آبان |
آتَر-آثْرْ | اتور- (آتخش (؟)) | آذر |
دَثوش - یا - دَذْوْ | دَذْو | دی |
وُهومَنه | وهومن | بهمن |
سْپِنتَ آرمَئیتی | سِپَندارمَت | سپندارمذ (اسفند) |
هر یک از سی روز ماه نیز به نامی خوانده میشد این نامها که هنوز هم در میان مزداپرستان رایج است از قرار زیرست:
نام روز | معنی آن به فارسی | |
---|---|---|
۱ | هرمزد | نام خداوند، هستی بخش دانا |
۲ | بهمن | پندار و خرد نیک |
۳ | اردیبهشت | بهترین راستی |
۴ | شهریور | شهریاری نیرومند |
۵ | سپندارمذ | فروتنی |
۶ | خرداد | تندرستی و رسایی |
۷ | امرداد | بیمرگی |
۸ | دی به آذر | آفریدگار |
۹ | آذر | آتش |
۱۰ | آبان | آب |
۱۱ | خور | آفتاب |
۱۲ | ماه | ماه |
۱۳ | تیر | ستارهٔ تیر |
۱۴ | گوش | جهان، هستی و زندگی |
۱۵ | دی به مهر | آفریدگار |
۱۶ | مهر | دوستی و پیمان |
۱۷ | سروش | فرمانبرداری |
۱۸ | رَشن | دادگری |
۱۹ | فروردین | فروهر، پیشرو |
۲۰ | بهرام | پیروزی |
۲۱ | رام | خوشی |
۲۲ | باد | باد |
۲۳ | دی به دین | آفریدگار |
۲۴ | دین | وجدان بینش درونی |
۲۵ | ارد | خوشبختی دارائی |
۲۶ | اشتاد | راستی |
۲۷ | آسمان | آسمان |
۲۸ | زامیاد | زمین |
۲۹ | مهراسپند | گفتار نیک |
۳۰ | انیران یا انارام | نور جاوید، فروغ و روشنایی بیپایان |
نام پنج روز اندرگاه بهترتیب از قرار زیر بود:
- اَهْنَوَدگاه
- اَشْتَوَدْگاه
- سْپَنْتْمَدگاه
- وُهوخْشَتْرَگاه
- وهیشْتْواشْتگاه.
این پنج، نام پنج گاه از گاهانزرتشت است.
چون درنگریسته شود نام هر دوازده ماه در نام روزها دیده میشود. هر روز که نام ماه و نام روز یکی شدی آن روز جشن بودی. مثلاً روز سپندارمذ از ماه سپندارمذ روز جشن سپندارمذگان بودی. و روز مهر از ماه مهر جشن مهرگان بودی. در ماه سه روز بود که با نام دی خوانده میشد. این سه روز همنام ماه را به چهار قسمت تقریباً مساوی بخش میکنند. برای رخ ندادن اشتباه و تمایز این سه دی، هنگام اشارت به هر یک از آنها نام روز بعد را در ادامه آوردندی. مثلاً نخستین روز دی را دی به آذر خواندندی.
گاهشماری بهیزکی
در معنی بهیزک که به صورت وهیزک وهیجک و امثال آن هم آمدهاست میان محققان اختلاف است. گروهی به پیروی از وست آن را مبارک [۲] معنی میکنند و دیگران آن را کبیسه.
گاهشماری بهیزکی نزد منجمان و موبدان شناخته شده بود. چنانکه در بخش گاهشماری سیار گفته آمد آن گاهشماری هر چهار سال یک روز عقب میافتاد یعنی هر ۱۲۰ سال یک ماه. در گاهشماری وهیزکی برای جبران این عقبافتادگی و نزدیک نگاه داشتن سال وهیزکی به سال شمسی حقیقی هر ۱۲۰ سال یک ماه به سال میافزودند از این رو نوروز دوباره با نوروز نجومی (به طور تقریبی) تطبیق مییافت.
۱۲۰ ۱۱۶ یا ۱۲۸
لازم به ذکر است که در عدد ۱۲۰ میان منابع اختلاف است. برای نمونه ۱۱۶ هم آمدهاست. این برمیگردد به احتساب این امر که اختلاف سال حقیقی با سال ۳۶۵ روزی دقیقاً یکچهارم روز نیست. البته محققان اظهار داشتهاند که ۱۲۸ سال حساب دقیقتری خواهد بود. اینک دقیقتر به این امر پرداخته میشود.
طول سال اعتدالی برابر با ۳۶۵٫۲۴۲۱۹۸۷۹ روز است.[۳]
- اگر ۱۲۰ را مبنا گرفته شود نتیجهاش این میشود که سال معادل ۳۶۵٫۲۵ = ۳۶۵ +۳۰/۱۲۰ روز تقریب خوردهاست
- اگر ۱۱۶ را مبنا گرفته شود نتیجهاش این میشود که سال معادل ۳۶۵/۲۵۸۶ = ۳۶۵ + ۳۰/۱۱۶ روز تقریب خوردهاست.
- اگر ۱۲۸ را مبنا گرفته شود نتیجهاش این میشود که سال معادل ۳۶۵/۲۳۴۳۷۵ = ۳۶۵ + ۳۰ /۱۲۸ روز تقریب خوردهاست.
چنان که دیده میشود تقریب ۱۲۸ از بقیه دقیقتر و ۱۱۶ به یک معنا از همهٔ تقریبها غیردقیقتر است. لیکن بیرشک برای عدد ۱۱۶ خاصیتی ذکر کردهاست و آن این است که پس از ۱۳ دورهٔ ۱۱۶ ساله = ۱۵۰۸ سال جمع کسرها تقریباً دقیقاً برابر با یکسال میشود.[۴]
۱۵۰۸ × ۳۶۵ = ۱۵۰۷ × ۳۶۵٫۲۴۲۱۹
هرچه هست در اکثر مآخذ رقم ۱۲۰ سال ذکر شدهاست و در این مقاله برای سهولت همواره ۱۲۰ سال به کار خواهد رفت.
چرا ۱۲۰ سال درنگ
این سؤال مطرح میشود که چرا برای جبران این کاستی ۱۲۰ سال درنگ کردندی و چرا هر چهار سال یک روز به سال اضافه نکردندی. پاسخ به تعصبات مذهبی مربوط میشود. زرتشتیان برای هر یک از روزهای ماههای سیروزه اوراد، ادعیه و مناسکی میداشتهاند. همچنین در هر یک از پنج روز اندرگاه یکی از پنج گاه مقدس گاهان زرتشت را میخواندهاند. از این رو نمیتوانستهاند/نمیخواستهاند تعداد روزهای سال را کم و زیاد کنند. این دلیلیاست که ابوریحان بیرونی آوردهاست.[۵] با این حال در بعضی منابع اشارهای به کبیسههای چهار ساله هم شدهاست. یعنی اندرگاه را به جای پنج روز شش روز میداشتهاند و به این روز ششم اَوَرْداد به معنی روز زیادی میگفتتند.[۶]
افزودن ماه ۱۳ام و پنج روز اندرگاه
چنان که آمد در گاهشماری وهیزکی هر ۱۲۰ سال، یک سال ۱۳ماهی میداشتند. یعنی ۱۱۹ سال سال عادی میبود و سال ۱۲۰ام وهیزکی. ماه اضافی در سالهای وهیزکی میان ماههای دیگر در گردش میبود. یعنی در سال ۱۲۰ام ماه اضافی را بعد از فروردین که ماه اول بود میآوردند و در سال ۲۴۰ام آن را پس از ماه دوم که اردیبهشت بود و الخ.[۷]
همچنین شواهدی در دست است که پنج روز اندرگاهی را نیز پس از ماه اضافی میآورند و در سالهای غیر وهیزکی (تا وهیزک بعدی) این پنج روز اضافه پس از ماهی که ماه اضافی (وهیزکی) پیشین بعد از آن اضافه شده بود میآمد. چنان که پیشتر گفته شد مکان روزهای اندرگاه در گاهشماری سیار یا شمسی ناقصه نیز روی همین حساب تعیین میشد.
اغتشاش در نگاهداری وهیزکها
هنگامی که اوضاع مملکت نامناسب بود وهیزک نمیکردند بنابراین بعضاً وهیزکها عقب میافتاد. از این رو برای جبران، گاه چند وهیزک توأمان میکردند. یعنی مثلاً ۲ ماه اضافی به سال میافزودند. حتی در تواریخ آمدهاست که در زمان یزدگرد اول پس از بسامانکردن اوضاعِ وهیزکها برای محکمکاری یک وهیزک اضافه هم کردند تا به مدت ۲۴۰ سال آسوده باشند. «وهیزک از روی محکمکاری» را ابوریحان آوردهاست اما در صحت این قول جای تأمل بسیار است.
وهیزکگیری پس از مدتی متروک شد. آخرین وهیزک در ماه آبان بود از این رو پنج روز اندرگاه پس از ماه آبان و پیش از ماه آذر قرار گرفت و پس از آن چون وهیزک نکردند پنج روز اندرگاه میان این دو ماه باقی ماند. در مورد تاریخ ترک وهیزک اختلاف نظر وجود دارد. برخی آخرین وهیزک را در زمان پادشاهی یزدگرد اول دانستهاند. برخی آن را در گاهِ پیروز و جز آن. لیکن بیشتر آخرین وهیزک را در گاهِ پادشاهی یزدگرد اول میدانند.
محققان سعی کردهاند با استفاده از حساب قهقرایی و با احتساب این که وهیزک از کی متروک شد تاریخ آغازین استفاده از تقویم وهیزکی را معین کنند. یعنی فرضاً حسابی از این دست: آبان ماه هشتم است پس ۸ بار وهیزک شدهاست یعنی ۹۶۰ سال این تقویم مورد استفاده بودهاست. در این حساب فرضهایی شدهاست که در صحت و سقم آنها جای سخن بسیار است از جملهٔ فرضها این است که تا پیش از ترک، تمام وهیزکها به طور دقیق رعایت شده بودند.
مبدأ گاهشماری و سرنوشت گاهشماری اوستایی نو
در زمان هخامنشیان مبدأ تاریخ از زمان سلطنت آخرین پادشاه بود. یعنی مثلاً سال ۵ از سلطنت اردشیر دوم. در زمان سلوکی تاریخ گشودن بابل به دست سلوکوس مبدأ تاریخ قرار گرفت. در زمان اشکانیان مبدأ تاریخ ۶۵ سلوکی مقارن با ۲۴۷ پیش از میلاد گذاشته شد. یعنی ۱ اشکانی از این تاریخ شروع میشود. ساسانیان دیگر بار مبدأ را از آغاز پادشاهی هر شاه گرفتند. مثلاً میگفتند سال ۱۰ام شهریاری بهرام.[۸]
با تازش تازیان و فروریختن شاهنشاهی ساسانی و کشته شدن آخرین پادشاه، یزدگرد سوم، گاهشماری اوستایی نو از رسمیت افتاد. نخست گاهشماری قمری خاص عربان رسمی شد لیکن به دلیل مشکلاتش از جمله عدم انطباق با فصول اصلاحاتی صورت گرفت. با این وجود بسیاری از ایرانیان، خاصه مزدیسنیان که بر کیش پدران خود باقی بودند به استفاده از گاهشماری اوستایی نو و به بیان دقیقتر گاهشماری شمسی ناقصه ادامه دادند. از آنجا که آخرین شهریار ساسانی یزدگرد سوم بود مبدأ تاریخ همان تاجگذاری یزدگرد ماند. لیکن مبدأ دیگری هم کمابیش مورد استعمال بود که تقیزاده به آن مجوسی نام دادهاست و آن بیست سال پس از به تخت نشستن یزدگرد بود به عبارت دیگر آغاز آن از به قتل رسیدن او بود. این مبدأ بعضاً در پایان تحریرهای کتابهای پهلوی دیده میشود و به صورت غریب بیست پس از یزدگرد ذکر میشود. مثلاً ۳۶۰ بیست پس از یزدگرد..[۹] تاریخ یزدگردی تا سدهها پس از ساسانیان بی کم و کاستی مورد استفاده بود.
نظرات شما عزیزان: